مدیر | شنبه, ۲۲ آذر ۱۳۹۳، ۰۴:۵۸ ب.ظ
استرس، ناامیدی و ترس، مردان را عصبانی می کند. می توانید به همسرتان بگویید که با اینکه می دانید او این روزها چه استرس فراوانی دارد و این مسئله او را عصبی کرده است، اما این موضوع باعث شده که رابطه زناشویی تان نیز تحت تأثیر قرار گیرد. با همسرتان شفاف و روشن گفت و گو کنید و او را بدون قید و شرط حمایت کنید.
مدیر | شنبه, ۲۲ آذر ۱۳۹۳، ۰۴:۲۱ ب.ظ
بنا بر تحقیق و جستوجو در برخی کتابهای تاریخی و مقاتل، سخن از کسانی است که احتمال ایرانی بودن آنها وجود دارد که در حماسه جاوید عاشورا، نقشی ماندگار داشتهاند که البته نام برخی از آنان در منابع معتبر کهن موجود است و نام برخی دیگر نیز در منابع دوران صفویّه و بعد از آن وجود دارد که به برخی از آنها نمیتوان اعتماد چندانی داشت.
برخی افرادی که در کتابهای مورد دسترس از آنان نام برده شده، عبارتاند از: اَسلَم بن عَمرو، رافع بن عبدالله، زاهر بن عمرو کندی، فیروزان و نصر بن أبی نیزر.
با توجه به بافت جمعیتی کوفه، احتمال حضور ایرانیان در سپاه عمر بن سعد نیز مطرح میشود. حتی در منابع، به نام یکی از این افراد صریح اشاره شده است؛ مانند یکی از غلامان شمر بن ذی الجوشن به نام «رستم».
مدیر | شنبه, ۲۲ آذر ۱۳۹۳، ۰۴:۱۱ ب.ظ
یکی از فرزندان امام علی(ع)، «عبیدالله بن على» بود که از مادری به نام لیلى از قبیله بنی تمیم به دنیا آمد. او در زمان قیام مختار به کوفه رفته و از مختار خواست که حکومت را به او بسپرد، مختار با این امر مخالفت کرده و او را زندانی کرد اما به جهت مصالحی، او را آزاد کرد. عبیدالله به بصره رفته و با مصعب بن زبیر بیعت کرد و پس از وقایعی مجبور شد در جنگ مصعب علیه مختار شرکت کند و در همین جنگ، در منطقهای به نام مزار کشته شد.
به دلیل فقدان عقبه تاریخی برای زندگی عبیدالله، تحلیل رویکرد او در ترک مختار و بیعت با زبیریان، چندان ساده نیست؛ اما این واضح است که او حقی در به دست آوردن خلافت نداشته و از ظواهر امر نیز مشخص بود که او به چنین مقامی نخواهد رسید.
مدیر | شنبه, ۲۲ آذر ۱۳۹۳، ۰۴:۰۲ ب.ظ
در موضوع بیوفایی و بیعتشکنی مردم کوفه پس از دعوت امام حسین(ع) و یاری نکردن آنحضرت در برابر یزید عوامل متعددی دخالت داشته است؛ که به مهمترین آنها اشاره میشود:
1. حُب دنیا و طمع: برخی از آنانی که از امام حسین(ع) دعوت کردهبودند در واقع درد دین نداشتند، بلکه طمع و حُب دنیا و ریاست و اینکه شاید در سایه حکومتشان به خواستههای دنیایی خود برسند، انگیزه آنان برای چنین دعوتی بود.
امام حسین(ع) میفرماید: «همانا مردم دنیاپرستند و دین از سر زبان آنها فراتر نرود و دین را تا آنجا که زندگیشان را رو به راه سازد بچرخانند و چون در بوته آزمایش گرفتار شوند دینداران اندک گردند».[1] این کلام امام(ع) به همین طمع و حرص مردم به دنیا اشاره دارد. طبیعتاً چنین افرادی زمانی که اوضاع را بر وفق مراد ندیدند، از دعوت خود عقبنشینی کردند.
دنیا طلبی بویژه از راه حرام، هدیههای نامشروع و غذاهای حرام ، هم دلها را از دریافت هدایت و حق محروم مینماید، هم، دینداری و تعهد را کاهش میدهد و عمل به وظیفه را در بوته فراموشی میسپارد.
امام حسین، روز عاشورا خطاب به سپاه کوفه و نکوهش آنان که نه به سخن حقش گوش میدهند و نه دعوتش را میپذیرند، رمز چنین رویکردی را همین گرایش به دنیای حرام میداند و میفرماید:
«همه شما مرا سرپیچی میکنید، به سخنم گوش فرا نمیدهید. حق دارید! چرا که تحفهها و هدیههاتان همه از حرام است و شکمهایتان از حرام پُر شده است، پس بر دلهای شما مُهر خورده. وای بر شما چرا ساکت نمیشوید، چرا گوش نمیدهید و نمیشنوید».[2]
مدیر | شنبه, ۲۲ آذر ۱۳۹۳، ۰۳:۵۰ ب.ظ
اسم «ذوالقرنین» در سوره کهف آمده است.
در این که ذوالقرنین از نظر تاریخی چه کسی بوده است، و بر کدام یک از مردان معروف تاریخ منطبق می شود، در میان مفسران و مورخان محل بحث و گفت و گو است.
با توجه به خصوصیاتی که در قرآن بیان شده است و با توجه به نظر مورخان، ذوالقرنین، همان «کورش» بوده است.
عموم مفسران بر این عقیدهاند که او از جنس بشر است. و در بسیاری از روایات آمده که او پیامبر نبود، بلکه بنده صالحی بود. حضرت امام باقر (ع) فرمودند: «ذوالقرنین» پیامبر نبود، لیکن مرد صالحى بود که خدا او را دوست میداشت.